10 فیلم برتر کمدی
10 فیلم برتر کمدی
در این پست 10 فیلمی را که با مهارت هر چه تمام تر بین تراژدی و کمدی تعادل برقرار کردهاند نام بردیم . عواطف انسانی هزارتویی پیچیده است که حتی درخشان ترین ذهن ها نیز قادر به تجسم کامل آن نیستند .هر کدام از آن ها احساسات را میتوان تعریف و فهرست کرد، اما منشا آن ها برای همیشه نامشخص است . حتی خونسرد ترین افراد در میان ما نیز گه گاهی تحت تاثیر احساسات غیرقابل پیشبینی که در زمانهای نامناسب بروز میکنند قرار میگیرند . فیلمها روشی منحصربهفرد برای برانگیختن احساسات در بینندگان خود دارند. وقتی یک فیلم عالی تمامی جو اطراف بیننده را پر میکند ، احساسات متفاوتی ممکن است در کنار هم یا پشت سر هم شکل بگیرند . شادی و غم دو نمونه از این قبیل هستند ، و وقتی کمدی و تراژدی در یک فیلم وجود داشته باشند ، اثر میتواند پیچیده باشد .
زندگی زیباست (Life is Beautiful)
- کارگردان: روبرتو بنینی
- بازیگران: روبرتو بنینی، نیکولتا براسچی، جورجو کانتارینی
- محصول: ۱۹۹۷
- امتیاز متاکریتیک: ۵۹ از ۱۰۰
- امتیاز IMDb به فیلم: ۸.۶ از ۱۰
تحلیل فیلم
آیا هیچ فیلمی به اندازه زندگی زیباست ، طنز و تراژدی را با هم ترکیب کرده است؟ عنوان آن به تنهایی گویای ماهیت دوگانه یک فیلم است . همانطور که بسیاری می دانند ، فیلم در یک اردوگاه کار اجباری نازیها اتفاق می افتد و جهانبینی غالب شخصیت هایش را نمایان می کند که در شرایط بسیار سختی زندگی میکنند . روبرتو بنینی علاوه بر کارگردانی این فیلم دلخراش ، در آن بازی هم میکند که توفیقی نادر برای هر عاشق فیلم است . بنینی نقش گیدو را بازی میکند که به همراه پسرش به یک اردوگاه کار اجباری فرستاده میشوند. گیدو در تلاش برای محافظت از پسر جوانش در برابر خطر و واقعیت تلخ، او را متقاعد میکند که این اردوگاه بخشی از یک بازی بزرگ است که آنها باید از آن پیروز بیرون بیایند . پسر برای هر بار سکوت یا اطاعت از دستورات، امتیاز بیشتری در بازی به دست میآورد . تلاش این پدر مهربان برای حفظ بیگناهی پسرش از طریق این اقدامات طاقت فرسا چیزی است که نوسانات عاطفی فیلم را شکل میدهد. از خندهها به بازیهای استادانهای که او اختراع میکند تا دلشکستگی از ماهیت واقعی شرایطشان ، زندگی زیباست به خوبی به ما میآموزد که یک فیلم میتواند همزمان چند اثر احساسی بر روی مخاطب بر جای بگذارد .
دیوانه از قفس پرید (One Flew Over the Cuckoo’s Nest)
- کارگردان: میلوش فورمن
- بازیگران: جک نیکلسون، ویلیام ردفیلد، لوییز فلچر
- محصول: ۱۹۷۵
- امتیاز متاکریتیک: ۸۴ از ۱۰۰
- امتیاز IMDb به فیلم: ۸.۷ از ۱۰
تحلیل فیلم
این فیلم اقتباس از رمان کن کیسی به تثبیت جایگاه جک نیکلسون به عنوان یک بازیگر کمک کرد و همچنان یک اثر برجسته از سینما به شمار میرود . بسیاری از لحظات جذاب این فیلم به دست شخصیت بی پروا و آزاده نیکلسون خلق میشود ، و لحظات غم انگیزی هم به کمک او رقم می خورد . اما نباید از نقشهای مهمی که بازیگران مکمل در این فیلم بازی می کنند ، غافل شد. شخصیتهای خوب ترسیم شدهی آنها که آنچنان عمق شخصیتی دارند که برای برانگیختن طیف وسیعی از احساسات ما کفایت می کند . لوییز فلچر، ویلیام ردفیلد، ویل سمسون ، کریستوفر لوید و براد دوریف به عنوان یکی از منحصربهفردترین گروههایی که در یک فیلم میتوان مثال زد، بازیهای فراموشنشدنی ارائه می کنند . سطح احساسات تماشاگر با دیدن این فیلم ممکن است به نظر او در مورد شخصیت اصلی بستگی داشته باشد ، اما دیوانه از قفس پرید در طول سال ها میزبان اشکها و لبخند های تماشاگرانش بوده و شایسته جایگاه خود در این فهرست است .
قاعدهی بازی (The Rules of the Game)
- کارگردان : ژان رنوآر
- بازیگران : نورا گرگور، پولت دوبوست، مارسل دالیو
- محصول : ۱۹۳۹
- امتیاز متاکریتیک : –
- امتیاز IMDb به فیلم : ۸ از ۱۰
تحلیل فیلم
این فیلم یک طنز اجتماعی عالی است که اسرار پلید زیر پوست یک جامعه طبقات بالای به شکل مودبانه آشکار می کند . هنگامی که یک اشراف زاده یک مراسم شکار برگزار می کند که در آن خدمتکاران و کارفرمایانشان با هم تعامل خواهند داشت ، انبوهی از احساسات پنهان به شکلی خشونت آمیز منفجر می شوند . روابط نامشروع ، نفرت سرپوشیده ، و خشم قاتلین آشکار می شود . کمدی در این فیلم در مرحله اول از رفتار های ریاکارانه اجتماعی نشات می گیرد که باعث منفی شدن خود کاراکتر ها شده است . اما از آنجایی که حقیقت در طول شب فاش می شود ، وقتی شخصیتها عواقب دنیای واقعی رفتارشان را در نظر می گیرند ، همه چیز به سمت تراژیک شدن پیش می رود . این کمدی تاریک حتی برای لحظهای به زندگی واقعی شبیه نیست ، زیرا قوانین بازی شکسته شده و ریاکاری حداقل برای یک شب به عنوان واقعیت آشکار می شود .
خرچنگ (The Lobster)
- کارگردان: یورگوس لانتیموس
- بازیگران: کالین فارل ، ریچل وایس ، بن ویشاو
- محصول: ۲۰۱۵
- امتیاز متاکریتیک: ۸۲ از ۱۰۰
- امتیاز IMDb به فیلم: ۷.۲ از ۱۰
تحلیل فیلم
طنزی که از فیلم خرچنگ برداشت می کنید ممکن است به تیپ شخصیتی هر شخصی بستگی داشته باشد ، اما کسانی که ذوق سورئال و ابزوردی دارند ، این طنز را معرکه می دانند . این فیلم پر از دیالوگ های عجیبی است که با داستان کافکیایی اش مطابقت دارد و تاثیر آن بسیار زیاد است . کالین فارل دیالوگهای خود را با خونسردی ملایمی می گوید که لحن فیلم را تقویت می کند و ریچل وایس ، لئا سیدوکس و جان سی ریلی نقش های فرعی را به خوبی ایفا می کنند . پیش فرض این فیلم مملو از عناصر کمدی و تراژدی است ؛ در یک جامعه دیستوپیایی با موقعیت مبهم ، افراد مجرد به هتلی به سبک استراحتگاه فرستاده می شوند و به آن ها ۴۵ روز فرصت داده می شود تا شریک جدیدی پیدا کنند . در صورت ناتوانی در این رقابت ، پس از انقضای زمان تعیین شده به حیوان مورد نظر خود تبدیل می شوند . داستان با کمدی و تراژدی در یک رقص عجیب که احساسات ما را به رغم خودمان به حرکت در می آورد ، می گذرد . خرچنگ با اوج شکسته ای به قدری غم انگیز و در عین حال به شدت ابزورد به پایان میرسد ، تا جایی که برای یافتن تفسیر مناسب برای احساس خود از دیدن فیلم و پایان عجیبش به زمان احتیاج خواهید داشت .
نمایش ترومن (The Truman Show)
- کارگردان : پیتر ویر
- بازیگران : جیم کری ، لورا لینی ، اد هریس
- محصول : ۱۹۹۸
- امتیاز متاکریتیک : ۹۰ از ۱۰۰
- امتیاز IMDb به فیلم : ۸.۱ از ۱۰
تحلیل فیلم
جیم کری تعداد خوبی فیلم عالی بازی کرد که در آن ها استعداد های خود را در کمدی و درام به نمایش گذاشت ، اما فیلم نمایش ترومن بهترین تلاش جیم کری در این مسیر است . جیم کری با سرازیر شدن از سبک کمدی دیوانهوار خود به لحظات حساس و ویرانی تراژیک ، وزنه ی بازیگری فیلم را به تنهایی روی شانه های خود حمل می کند . اما این یکی از هوشمندانه ترین فیلم هایی است که احتمالا می بینید ، با روایتی که در هر دو وضعیت سطحی و استعاری به همان اندازه خوب عمل می کند . کارگردان پیتر ویر به شیوه ای رندانه و نکتهسنج کارگردانی می کند که باعث تاثیر بیشتر داستان می شود . قهرمان ما ، ترومن بربنک ، ناآگاهانه تمام عمر خود را به عنوان ستاره یک برنامه تلویزیونی واقعیت محور زندگی کرده است . ترومن با سبک زندگی کاملا طراحی شده و بازیگرانی که نقش دوستان و خانواده او را بازی می کنند ، در نا آگاهی سرخوشانه ای که زندگی اش در واقع تحت کنترل است روزگار می گذراند . اما زمانی که تهیه کنندگان تلویزیون اجازه می دهند چند اشتباه مهم نادیده گرفته شود ، ترومن شروع به مشکوک شدن به واقعیت شرایطش می کند و تصمیم میگیرد که تحقیق کند و حقیقت را بپذیرد .
دیکتاتور بزرگ (The Great Dictator)
- کارگردان: چارلی چاپلین
- بازیگران: چارلی چاپلین ، پائولت گدارد ، جک اوکی
- محصول: ۱۹۴۰
- امتیاز متاکریتیک: –
- امتیاز IMDb به فیلم: ۸.۴ از ۱۰
تحلیل فیلم
چارلی چاپلین در این فیلم هم نقش یک آرایشگر نجیب یهودی و هم یک دیکتاتور ظالم را بر عهده می گیرد که به دنبال تخریب شیوه زندگی آرایشگر است . این فیلم طنز که در سال ۱۹۴۰ ساخته شده است ، ارجاعات آن به وقایع جاری مربوط به جنگ جهانی دوم آشکار است و توانسته است هم به شدت از بی عدالتی انتقاد کند و هم در این راه شوخ باشد . چاپلین مهارت های افسانه ای خود را به عنوان یک کمدین در داستانی در مورد دورانی از تاریخ به کار می گیرد که حتی به شکل داستان هم بسیار تراژیک است . وقتی آرایشگر و دیکتاتور شبیه او در یک پرونده هویتی اشتباه گرفتار می شود ، آرایشگر مجبور می شود برای جمعیت عظیمی سخنرانی عمومی کند . نتیجه یکی از نمادین ترین صحنه های تاریخ سینما است که شامل یک سخنرانی میخکوب کننده درباره صلح در برابر ظلم هایی است که انسان ها قادر به انجام آن هستند . دیکتاتور بزرگ یک ماجراجویی لذت بخش است که به طور کامل پیامد های جدی داستان و پیام خود را درک می کند . چارلی چاپلین کارگردانی ، نویسندگی ، تهیه کنندگی و بازی در این فیلم کلاسیک را برعهده داشت که برای زمان خود ریسک بزرگی بود و امروزه همچنان قابل ارجاع است .
حضور (Being There)
- کارگردان: هال اشبی
- بازیگران: پیتر سلرز، شرلی مکلین، جک واردن
- محصول: ۱۹۷۹
- امتیاز متاکریتیک: ۸۳ از ۱۰۰
- امتیاز IMDb به فیلم: ۸ از ۱۰
تحلیل فیلم
تعداد کمی از نام ها به اندازه نام پیتر سلرز بزرگ با کمدی مترادف هستند و قطعا تصور منظر طنز سینما بدون مهر منحصر به فرد او دشوار است . اما در بیشتر دوران زندگی اش ، مهارت های او بهعنوان یک بازیگر نمایشی مخفی نگه داشته شد . وقتی سلرز به نقش اصلی فیلم حضور به کارگردانی هال اشبی تبدیل شد ، شهرت او برای همیشه تغییر کرد . سلرز اجرای درخشانی را در نقش چنس باغبان ارائه می دهد که ما را به شدت می خنداند و در آخر با حالی گریان رها می کند . چنس ، قهرمان به ظاهر ساده لوح حضور ، مظهر مانترا «زندگی در لحظه» است . ما فرض می کنیم که زندگی او در لحظه بهجای احتمال قصد و نیت قبلی ، محصول سادگی او است، اما هیچ وقت به طور قطع و عینی چنین چیزی به ما گفته نمی شود . چنس شخصیتی است که جز آنچه در تلویزیون دیده است ، چیزی در مورد زندگی نمی داند ، و او بهترین بوم نقاشی است که دیگران افکار و نظرات خود را بر آن نقش می زنند .
اشتروشک (Stroszek)
- کارگردان: ورنر هرتسوگ
- بازیگران: برونو اشلاین اشتاین ، اوا ماتز ، نوربرت گروپ
- محصول: ۱۹۷۷
- امتیاز متاکریتیک: –
- امتیاز IMDb به فیلم: ۷.۸ از ۱۰
تحلیل فیلم
ورنر هرتزوگ ، فیلم ساز آلمانی ، دوربین ها و استعداد های خلاق خود را در این فیلم منحصر به فرد و بدیع به آمریکا می برد . داستان درباره بخت و اقبال برونو اشتروشک ، نوازنده ی خیابانی است که اعتیاد اخیرش به الکل ، باعث شد با پلیس برلین به مشکل بخورد . پس از آزادی ، برونو تصمیم می گیرد همراه با یک فاحشه محلی که تلاش می کند از کار فرمایان بد سرپرست خود فرار کند و همسایه ای که بستگانش آن ها را دعوت کرده تا در مزرعه اش در ویسکانسین زندگی کنند ، به آمریکا نقل مکان کند . آنچه در ادامه می بینیم ، بررسی غیر عاطفی رویای آمریکایی است ، که سه نفر آلمانی آن را کمی شاد تر از آنچه در کارت پستال های ایالات متحده نشان داده بودند ، نشان می دهد . متاسفانه ، این شخصیت های عجیب و بدبخت ، صرفا به واسطه حرکت خود، سعادت به دست نمی آورند و کشور جدیدی که به آن نقل مکان کردند ، آنطور که انتظار داشتند ، آن ها را در مرکز ثروت و موفقیت قرار نمی دهد . هرتزوگ بیشتر از افراد محلی و مبتدی برای ساخت این فیلم استفاده می کند و نتایج هم خندهدار و هم عمیقا تاثیرگذار است .
سفرهای سولیوان (Sullivan’s Travels)
- کارگردان: پرستون استرجس
- بازیگران: جوئل مککری، ورونیکا لیک، پرستون استرجس
- محصول: ۱۹۴۱
- امتیاز متاکریتیک: –
- امتیاز IMDb به فیلم: ۷.۹ از ۱۰
تحلیل فیلم
فیلم های کمی میتوانید بیابید که چنین مهارتی را در انتقال بی وقفه بین طنز سطحی و لحظههای عمیق ناراحت کننده نشان دهند . سفرهای سولیوان داستان کارگردانی را روایت می کند که میل او به ساختن یک فیلم جدی و متفکر او را به این درک می رساند که از رنج های انسانی اطلاع چندانی ندارد . او برای ساختن یک فیلم معتبر درباره مشکلات تصمیم میگیرد لباس و سبک زندگی یک دورهگرد را در پیش بگیرد . البته این جزییات مانند یک موقعیت کمدی ایدهآل به نظر می رسد و از این نظر فوقالعاده عمل می کند . اما سفر های سولیوان مملو از لحظات تاثیر گذار واقع گرایی و تراژدی است که ممکن است اشک های از سر شوق شما را به اشکهای غم تبدیل کند . اگر چه انگیزه های اولیه کارگردان در این فیلم شامل موفقیت مالی است ، اما این شهروند طبقهی مرفه جامعه ، در طول سفرهای خود بیشتر از آنچه که تصور میکرد ، در مورد رنج می آموزد .
آپارتمان (The Apartment)
- کارگردان: بیلی وایلدر
- بازیگران: جک لمون، شرلی مکلین، فرد مکموری
- محصول: ۱۹۶۰
- امتیاز متاکریتیک: ۹۴ از ۱۰۰
- امتیاز IMDb به فیلم: ۸.۳ از ۱۰
تحلیل فیلم
بیلی وایلدر در طی سال های کار خود در عرصه فیلم چند کمدی و درام عالی ساخت ، اما هرگز ترکیبی بهتر از آپارتمان از این دو ژانر خلق نکرد . وایلدر بهترین نقش اول را برای جک لمون به منظور بازی در چنین فیلمی پیدا کرد . همانطور که لمون می تواند خندهدار باشد ، هرگز در این فیلم وقار خود را از دست نداد و در اینجا نیز این شانس را پیدا کرد که مهارت های بازیگری دراماتیک دست کم گرفته شده خود را به نمایش بگذارد . شرلی مک لین هم در یکی از اولین نقشهایش بسیار موفق عمل می کند . داستان حول محور یک کارمند اداری مجرد است که مافوق هایش در محل کار متوجه می شوند که می توانند او را مجبور کنند تا از آپارتمانش برای قرار های عاشقانه مخفیانه شان استفاده کنند . از آنجایی که او می خواهد در حرفهاش موفق شود ، مرد فقیر شجاعت نه گفتن ندارد و اغلب خود را در سرما بیرون از آپارتمان خود می بیند . اما وقتی یکی از روسای او به کارمند بدبخت نگاه میکند ، اوضاع به سمت پیچیده تر و غم انگیز تر شدن پیش میرود . فیلم آپارتمان تمام رشتههای عاطفی ما را با مهارت در دست می گیرد و ما را مجبور میکند تا برای کشف چیز های بیشتری به آن برگردیم .
در آخر
*** اگر شما فیلم باز هستید قطعا لذت فیلم دیدن را با بالا ترین کیفیت به راحتی درک می کنید . شما برای فیلم دیدن کیفیت بالا کلیک کنید ***